چه تاریک است جهان
نکند پروانه ای هستم
درون پیله ای..
سیروس نوذری
چه تاریک است جهان
نکند پروانه ای هستم
درون پیله ای..
سیروس نوذری
بت ها
شکستنی بودند
و باورها ماندگار
چه ساده دل بود ابراهیم
- نیچه
آدم ها همینند
می آیند..می مانند..می روند..
نه آمدنشان خواستنی ست
و نه بودنشان ماندنی
آدم ها همینند
ساده قضاوت می کنند اما ساده زندگی نمی کنند
ساده عبور می کنند از هم اما ساده یکدیگر را دوست ندارند
شنیده ام
کسی که دوستت داشته باشد
با هر بهانه ای کنارت خواهد ماند
به این سادگی ها تنهایت نخواهد گذاشت
ابن آدم ها کم اند اما هنوز هم یافت می شوند
این ها را باید ستود
اصلا کفر اگر نباشد
باید در مقابلشان زانو زد
می بینی؟
این ها بوی ناب آدمیت می دهند.
"حاتـــــمه ابراهیـــم زاده"
لطفاً
یک بار دیگر،
در لحظه ای که نمی دانم،
با بوسه ای
مرا غافلگیر کن ..!
- نیلوفر لاری پور
انصاف نیست …
دنیا آنقدر کوچک باشد
که آدم های تکراری را روزی هزار بار ببینی
و آنقدر بزرگ باشد
که نتوانی آن کس را که دلت می خواهد
حتی یک بار ببینی !
بهومیل هرابال -
نه رفته اى
نه پيام آمدنى داده اى.
خانه در تصرف بوی توست.
تو نیستی و خانه در تصرف بوی توست.
- منوچهر آتشی
من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافه ام
بشینم یه گوشه ی دنج موهای تو رو ببافم ...
هر نتی که از عشق بگوید
زیباست
حالا
سمفونی پنجم بتهوون باشد
یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای توست
گروس عبدالملکیان
دستم را اگر نگرفته بودی
چگونه می آموختم
در غیبت خورشید هم
می شود خندید؟!
صدایت که ببارد
یک قطره ماه هم
در کاسه ی آبم بیفتد
کافی ست
من نور می شوم
ماندانا زندیان
به خودم احترام میگذارم
یک چای داغ میریزم
داخل زیباترین بشقاب خانه
یک دانه شیرینی میگذارم
همراه یک آهنگ دلنشین
به خودم میگویم:
بفرمایید!
چایتان سرد نشود...
و از تمام تنهایی ام لذت میبرم
قهر نکن عزیزم!
همیشه که عشق
پشت پنجره هامان سوت نمی زند
گاهی هم باد
شکوفه های آلوچه را می لرزاند
دنیا همیشه قشنگ نیست
پاشو عزیزم!
برایت یک سبد ،گل ِ نرگس آورده ام
با قصه ی آدمها روی پل
آدم ها روی پل راه می روند
آدم ها روی پل می ترسند
آدمها
روی پل
می میرند.
-
ویسلاوا شیمبورسکا
اگر گذشته
اذيت ام مى كند
پس هنوز نگذشته ست.
مورات حان مونگان
ترجمه: سیامک تقی زاده
تو نیستی
اما من برایت چای می ریزم
دیروز هم
نبودی که برایت بلیط سینما گرفتم
دوست داری بخند
دوست داری گریه کن
و یا دوست داری
مثل آینه مبهوت باش
مبهوت من و دنیای کوچکم
دیگر چه فرق می کند
باشی یا نباشی
من با تو زندگی می کنم
---
رسول یونان
می خواستم جهان را به قواره ی رویاهایم درآرم
رویاهایم
به قواره ی دنیا در آمد..
شمس لنگرودی
گاهی نیاز داریم بی خیال شویم ؛
بی خیال گذشته
بی خیال آینده
بی خیال احساس،
بی خیال اگرها و شایدها
گاهی لازم است
بگوییم هر چه باداباد ... !
چیزی نگو
آنچه امروز آزارت میدهد
روزی دلتنگت میکند
غژ غژ صندلیِ پدر
زنگِ صدای تو وقتی داد میزنی
خس خس سینهام وقتی گریه میکنم .
- سیدمحمد مرکبیان
اگر گذشته
اذيت ام مى كند
پس هنوز نگذشته ست.
مورات حان مونگان
ترجمه: سیامک تقی زاده
..
دشوارترین شکنجه این بود که ما
یک یک به درون خویش
تبعید شدیم...
- محمدرضا شفیعی کدکنی
آمده بود مرا با خود ببرد
مثل سيل،
مثل توفان...
او فرو نشسته و
منم كه ويران و گم ام...
- زانيار برور
قفس
یعنی دهان من،
وقتی زبانم
روی اسم تو قفل می شود.
- مریم احمدی
وقتی کسی در حضور من،
اسم تو را بلند گفت،
طوری شدم
که انگار گُل رُزی از پنجره ی باز
به اتاق پرت شده باشد …
- ویسلاوا شیمبورسکا
دلتنگم
و این درد کمی نیست
که پشت هیچ خط تلفنی
صدای تو نیست
- ساره دستاران
گاهی برای او
چیزهایی می نویسی
بعد پاک می کنی
او هیچ یک از حرف های تو را نمی خواند
اما تو
تمام حرف هایت را گفته ای.
- مورات هان مونگان
ترجمه: سیامک تقی زاده
لازم نیست یکدیگر را تحمل کنیم
کافیست همدیگر را قضاوت نکنیم...
لازم نیست برای شاد کردن یکدیگر تلاش کنیم
کافیست بهم آزار نرسانیم...
حتی لازم نیست یکدیگر را دوست داشته باشیم
فقط کافیست دشمن هم نباشیم...
شاد بودن و با آرامش زیستن در کنار هم خیلی ساده است
کنارِ راه نشسته ام
راننده چرخ پنچر را عوض می کند
جایی را که از آن آمده ام دوست ندارم
جایی را که به آن می روم هم دوست ندارم
پس چرا به عوض کردنِ چرخ با بی طاقتی نگاه می کنم؟
- برتولت برشت
ترجمه: بهنود فرازمند
مردها وقتی عاشق می شوند
به دنیا می آیند
و زن ها
عاشق که می شوند می میرند !
ویسلاوا شیمبورسکا
این خلوتِ همیشه خالیِ من، این ترس خوردهی زخمی،
دوباره بوی ناخوشِ شب دارد...
...
شهیار قنبری
آخرين حيرت زمانی ست
كه ديگر پی می بری
چيزی تو را به حيرت وانميدارد.
ريچارد براتيگان
ترجمه: احمد پوری
"زن که باشی"
ترس های کوچکی داری !
از کوچه های بلند ، از غروب های خلوت
و از خیابان های بدون عابر می ترسی !
از صدای موتورسیکلت ها و دوچرخه هایی که بی هدف
در کوچه پس کوچه ها می چرخند ، می ترسی !
از بوق ماشین هایی که ظهرهای گرم تابستان جلوی پاهایت ترمز می کنند،
و تو فقط چهره ی آدم هایی را می بینی،
که در چشم هایشان حس نوع دوستی موج می زند...!
"زن که باشی"
ترس های کوچکی داری...
"زن که باشی"
مهربانی ات دست خودت نیست !
خوب می شوی حتی با آنان که چندان با تو خوب نبوده اند ؛
دلرحم می شوی حتی در مقابل آنهایی که چندان رحمی به تو نداشته اند
"زن که باشی"
دربارهات قضاوت میکنند؛
در بارهی لبخندی که بیریا نثار هر احمقی کردی!
دربارهی زیباییات... که دست خودت نبوده و نیست!!!
دربارهی تارهای مویت...
که بیخیال از نگاه شکآلودهی احمقها از روسری بیرون ریختهاند...
دربارهی روحت، جسمت، دربارهی تو و زن بودنت،
عشقت، قضاوت میکنند !!!)
فروغ فرخ زاد
برای عاشق شدن
نباید یک شخصیت متفاوت را دوست داشت ،
برای عاشق شدن باید یک شخصیت عادی را متفاوت دوست داشت !
زندگی جای دیگریست
میلان کوندرا
مهم نیست که دیگر پول نداریم
شرابمان که به آخر رسید
میرویم زیر باران
و این بار از بوسههای خیس
مست میشویم
- احمد اُکتای
ترجمه: سيامك تقى زاده
زندگى
چه بسا
آسان تر می بود
اگر تو را
نديده بودم
فقط اين که در آن صورت
ديگر زندگى من نبود !
اريش فرید |
شلیک هر گلوله خشمی است
که از تفنگ کم می شود
سینه ام را آماده کرده ام
تا تو مهربان تر شوی...
گروس عبدالمالکیان
من برای دوست داشتنت
مدت هاست آماده ام
اما
امان از تو
امان از زن ها
که همیشه دیر حاضر می شوید...
- شهریار بهروز
ابرها
نامههای مچاله ی منند
که بغض هایم را
در آنها می نویسم
و به دست باد می سپارم
تا برایت بخواندش
- روجا چمنکار
تعداد صفحات : 3