به چشمهایم زل زد و گفت : با هم درستش می کنیم ...
و من تازه فهمیدم : تنهایی چه وسعت نامحدودی دارد !
با هم ... ! چه لذتی داشت این با هم ... !
حتی اگر با هم هیچ چیزی هم درست نمی شد ...
حتی اگر تمام سرمایه ام بر باد می رفت ...
حسی که به واژه ی " با هم " داشتم را
با هیچ چیزی در این دنیا معاوضه نمی کردم ..!
تنها کسی که وحشت تنهایی را درک کرده باشد ،
می توانست حس من را در آن لحظات ، درک کند !
لیلیان هلمن
و من تازه فهمیدم : تنهایی چه وسعت نامحدودی دارد !
با هم ... ! چه لذتی داشت این با هم ... !
حتی اگر با هم هیچ چیزی هم درست نمی شد ...
حتی اگر تمام سرمایه ام بر باد می رفت ...
حسی که به واژه ی " با هم " داشتم را
با هیچ چیزی در این دنیا معاوضه نمی کردم ..!
تنها کسی که وحشت تنهایی را درک کرده باشد ،
می توانست حس من را در آن لحظات ، درک کند !
لیلیان هلمن