این بار زنـده می خواهمت
نـه در رویا ؛ نـه در خیال
این کـه خستـه بیایی
بنشینی در بـرابـرم
در این کافـه پیـر
نه لبخنـد بـزنی ؛ آن گونـه که در رویاست
و نـه نگاه عاشقانـه بـدوزی در نگاهـم
صندلی ات را عوض کنی
در کنـارم بنشینی
سر خستـه ات را روی شانـه ام بگذاری
و بـه جای دوستت دارم
بگویی :
گـم کرده ام تـو را ؛
کجـایی ؟
" ا . کلوناريس "
ترجمه : احمد پوری
نـه در رویا ؛ نـه در خیال
این کـه خستـه بیایی
بنشینی در بـرابـرم
در این کافـه پیـر
نه لبخنـد بـزنی ؛ آن گونـه که در رویاست
و نـه نگاه عاشقانـه بـدوزی در نگاهـم
صندلی ات را عوض کنی
در کنـارم بنشینی
سر خستـه ات را روی شانـه ام بگذاری
و بـه جای دوستت دارم
بگویی :
گـم کرده ام تـو را ؛
کجـایی ؟
" ا . کلوناريس "
ترجمه : احمد پوری